بحران آب در ایران؛ از بارورسازی ابرها تا جستوجوی راهحلهای پایدار
ایران با بحران کمآبی ناشی از گرمایش زمین، کاهش بارشها و مدیریت مصرف آب دستوپنجه نرم میکند، در این میان طرح بارورسازی ابرها بهعنوان راهکاری موقت مطرح شده، اما پایداری و اثربخشی آن با تردیدهایی همراه است.
بهگزارش آتیهآنلاین، کاهش بارشها و کمبود مدیریت مصرف آب ایران را در چنگال بحران کمآبی گرفتار کرده، حالا با پیشبینی پاییزی کمبارش امید به بارانهای جبرانکننده رنگ میبازد و طرحهایی مانند بارورسازی ابرها به عنوان راهکاری موقت در برابر این چالش عمیق و چندوجهی مطرح شدهاند، اما آیا این فناوری میتواند تشنگی سرزمین خشک ایران را فروبنشاند یا تنها مرهمی موقتی بر زخم مزمن کمآبی است؟
روزنامه فرهیختگان دراینباره نوشته که سخنگوی دولت در 16 مهرماه اعلام کرد که تهران به دلیل کمبود شدید آب در معرض تخلیه قرار داشت، اما با اقدامات وزارت نیرو، از جمله طرحهای انتقال آب و مدیریت منابع، این بحران موقتاً مهار شد. با ورود به فصول سرد، انتظار بارشهای جبرانکننده وجود داشت، اما پیشبینیهای هواشناسی از پاییزی کمبارش خبر میدهند که میتواند بحران را تشدید کند. در این راستا، طرح بارورسازی ابرها به عنوان راهکاری برای مقابله با کمآبی مطرح شده است. محمدمهدی جوادیانزاده، رئیس سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی، از آغاز عملیات بارورسازی ابرها از نیمه آبانماه خبر داده و اعلام کرده که مراحل تجهیز هواپیماها، پهپادها و تعیین مناطق هدف در حال انجام است. اما پرسشهایی درباره اثربخشی، هزینهها و پایداری این روش وجود دارد: آیا بارورسازی ابرها میتواند مشکل کمآبی را حل کند؟ آیا این روش مقرونبهصرفه است؟ و آیا راهکارهای پایدارتر و کمهزینهتری وجود دارد؟
بحران آب: مسئلهای چندوجهی و مزمن
مهدی اسماعیلی، استاد دانشگاه تهران، تأکید میکند که بحران آب در ایران چندوجهی است و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، طبیعی و سیاسی دارد. این بحران نتیجه فرآیندی مزمن طی دهههای گذشته است و نمیتوان آن را با یک راهکار واحد حل کرد. او بارورسازی ابرها را تنها یک روش کمکی میداند، نه راهحلی جامع برای رفع بحران کمآبی. اسماعیلی هشدار میدهد که نباید این تصور ایجاد شود که بارورسازی ابرها میتواند تمامی مشکلات کمآبی را برطرف کند، زیرا این روش محدودیتهای زیادی دارد.
محدودیتهای بارورسازی ابرها
یکی از محدودیتهای بارورسازی ابرها، وابستگی آن به شرایط جوی و وجود ابرهای مناسب است. برای بارورسازی، ابرها باید ضخیم، گسترده و دارای رطوبت کافی باشند و شرایط جوی مانند جریانهای صعودی و دمای زیر صفر یا نزدیک به صفر درجه نیز فراهم باشد. حتی در صورت تحقق این شرایط، تنها 20 تا 25 درصد به توان بارشی ابرها افزوده میشود. علاوه بر این، نمیتوان بارش را دقیقاً در مناطق هدف هدایت کرد، و پراکنش جغرافیایی ابرهای قابل بارورسازی با مناطق دچار خشکسالی همخوانی ندارد. برای مثال، استانهایی مانند یزد، اصفهان، کرمان و تهران با خشکسالی عمیقتری مواجهاند، اما در مناطقی مانند گیلان یا مازندران، که وضعیت بهتری دارند، امکان هدایت ابرها به مناطق کمآب وجود ندارد.
اسماعیلی تأکید میکند که بارورسازی ابرها نمیتواند راهحل پایداری برای بحران آب باشد. این روش به دلیل وابستگی به شرایط جوی غیرقابل پیشبینی و هزینههای بالا، نمیتواند به طور مداوم اجرا شود یا نتایج تضمینشدهای داشته باشد. او معتقد است که این روش ممکن است در کوتاهمدت اثر روانی مثبتی داشته باشد، اما برای حل بلندمدت بحران آب باید به راهکارهای دیگر متوسل شد. از نظر او، اولویت بارورسازی باید با استانهایی باشد که با تنش آبی شدید مواجهاند، بهویژه مناطقی مانند دامنههای زاگرس که خشکسالی در آنها میتواند به تشدید پدیده ریزگردها منجر شود. این مناطق نه تنها با کمبود آب مواجهاند، بلکه خشک شدن پوشش گیاهی آنها میتواند به گسترش ریزگردها به سایر استانها دامن بزند.
راهکارهای پایدار برای بحران آب
اسماعیلی راهکارهای پایدارتر را در دو دسته کلی تقسیمبندی میکند: یک کاهش تقاضا و اصلاح الگوی مصرف آب، و دیگری بهینهسازی مصرف با استفاده از فناوریهای کممصرف. او استفاده از تجهیزات با راندمان بالا در بخشهای خانگی، صنعتی و کشاورزی، و بهرهگیری از منابع آب غیرمتعارف مانند فاضلاب تصفیهشده را پیشنهاد میکند. این روشها نه تنها پایدارتر و مقرونبهصرفهترند، بلکه نتایج قابلاطمینانی دارند. در مقابل، بارورسازی ابرها به دلیل عدم قطعیت در نتایج و هزینههای بالا، راهحلی قابل اتکا نیست.
تجربه جهانی و محدودیتهای بارورسازی
درباره تجربه جهانی بارورسازی ابرها، اسماعیلی اشاره میکند که کشورهایی مانند چین و آمریکا این روش را آزمایش کردهاند، اما هیچکدام آن را به عنوان راهکاری دائمی برای حل بحران آب در نظر نگرفتهاند. موفقیت این پروژهها به اهداف اولیه آنها بستگی دارد و در بسیاری موارد نتایج با انتظارات فاصله داشته است. او هشدار میدهد که تصمیمگیران نباید با تکیه بر این روش، از اقدامات اصولی و پایدار غفلت کنند.
نگرانیهای زیستمحیطی و بهداشتی
یکی از نگرانیهای مطرحشده درباره بارورسازی ابرها، اثرات زیستمحیطی و بهداشتی آن است، بهویژه به دلیل استفاده از نقره. اسماعیلی توضیح میدهد که در این فرایند از نقره استفاده میشود، نه سولفور نقره، زیرا ساختار بلوری نقره شبیه یخ است و به تشکیل بلورهای باران یا برف کمک میکند. اگرچه غلظت نقره مورد استفاده پایین است و به نظر نمیرسد تهدید جدی برای سلامت انسان ایجاد کند، اما انباشت طولانیمدت این ماده در بدن ممکن است مشکلاتی ایجاد کند. او تأکید میکند که مطالعات جامع و بلندمدتی درباره آثار زیستمحیطی و بهداشتی بارورسازی ابرها انجام نشده است، بنابراین نمیتوان با قطعیت ایمنی آن را تأیید کرد. برخی مواد در کوتاهمدت بیخطر به نظر میرسند، اما در بلندمدت ممکن است اثرات منفی داشته باشند، مشابه نگرانیهایی که درباره محصولات تراریخته وجود دارد.