بحران مالی سالمندان در ایران و راهحلهای نوین برای حمایت از آنان
در این گفتگو، نرگس اکبری روشن، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از راهحلهای نوین برای حمایت از سالمندان صحبت میکند.
در جهانی که جمعیت سالمند با سرعتی بیسابقه در حال افزایش است، کشورهای مختلف بهدنبال راهحلهایی خلاقانه برای تأمین رفاه این قشر هستند؛ راهحلهایی که نهتنها بار مالی دولتها را کاهش دهد، بلکه استقلال سالمندان را نیز حفظ کند. مفاهیمی مانند «بانک زمان»، که در آن افراد جوان با اهدای وقت خود به سالمندان نیازمند، اعتبار زمانی برای آیندهشان ذخیره میکنند، نشاندهنده شکلگیری نظامهای جدیدی از همبستگی بیننسلی است. از سوی دیگر، طرحهایی مانند «رهن معکوس» در کشورهایی مانند آمریکا، امکان تبدیل داراییهای غیرنقد به مستمری ماهانه را فراهم میکند تا سالمندان بتوانند بدون فروش خانههای ارزشمند خود، زندگی آبرومندانهای داشته باشند. این رویکردها، در کنار استفاده از فناوری و مشارکت نهادهای مدنی، الگویی مؤثر برای جوامعی مانند ایران است که با چالش سالمندی و نابرابری اقتصادی روبهرو هستند. در این گفتگو، نرگس اکبری روشن، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از راهحلهای نوین برای حمایت از سالمندان صحبت میکند.
مستمری بازنشستگی در ایران چقدر از هزینههای ضروری سالمندان را پوشش میدهد؟
تحقیقات تازه نشان میدهد مستمری بازنشستگی در ایران حدود نیمی از هزینههای ضروری سالمندان را تأمین میکند، در حالیکه هزینههای درمانی و معیشتی این قشر به طور مداوم در حال افزایش است. این شکاف مالی باعث شده بسیاری از سالمندان مجبور به اشتغال به مشاغل غیررسمی شوند یا به کمک خانواده وابسته بمانند. با توجه به روند سریع سالمندشدن جمعیت، این بحران در آینده نزدیک تشدید خواهد شد.
به نظر شما راهکار چیست؟
تقویت نظام چندلایه تأمین اجتماعی، استفاده از نوآوریهای جهانی مانند «بانک زمان». باتوجه به وضعیت معیشتی و درمانی سالمندان در کشور، به ویژه در شرایط تحریم و گرانی فزاینده، بازنگری در نظام حمایت اجتماعی از این قشر ضروری است. مستمریهایی که سالمندان دریافت میکنند، به سختی پاسخگوی حداقل نیازهای زندگی آنهاست. سالمندان اغلب در موقعیتی قرار دارند که فرزندان و نوههایشان مستقل شدهاند و مسئولیت میزبانی و حفظ ارتباط خانوادگی نیز بیشتر بر دوش آنان است. بنابراین هزینههای معیشتی آنها بیشتر از یک خانوار متوسط است. اگرچه برخی از سالمندان درآمد مستمری دارند، اما این میزان به هیچوجه برای زندگی کافی نیست. بسیاری از آنها، بهرغم داشتن سوابق شغلی، امروز به شغلهای غیررسمی مانند رانندگی روی آوردهاند تا بتوانند بخشی از هزینههای خود را تأمین کنند.
دولت چه راهکارهایی میتواند برای کاهش فشار گرانی دارو بر سالمندان اجرا کند؟
دولت به عنوان متولی رفاه اجتماعی، باید سازوکاری برای حمایت از سالمندان نیازمند طراحی کند. در این مسیر، باید موضوع گرانی داروها که بسیاری از آنها از فهرست بیمه خارج شدهاند، را مورد توجه قرار داد، چراکه این امر چالش جدی برای سلامت سالمندان ایجاد کرده است.
با این روند آینده وضعیت سالمندی در کشور را چطور تصویر میکنید؟
با توجه به روند سریع سالمند شدن جمعیت و کاهش نرخ باروری، در سالهای آینده تعداد نیروی کار فعال کاهش خواهد یافت و فشار اقتصادی برای تأمین اجتماعی سالمندان افزایش پیدا میکند. باید از تجربه کشورهای توسعهیافته در این زمینه درس گرفت. در بسیاری از کشورها، خدمات اجتماعی خاصی برای سالمندان تعریف شده و برخی از آنها تحت پوشش بیمههای اجتماعی قرار دارند. باتوجه به وضعیت روانی و اقتصادی بازنشستگان و سالمندان در کشور، تدوین برنامههای جامع و حمایتی از سوی دولت ضروری است، یکی از نیازهای مهم سالمندان و بازنشستگان داشتن همراه و همصحبتی برای گذراندن دوران سالمندی است. بسیاری از آنها بهدلیل قرار گرفتن در حاشیه، دچار آسیبهای روحی میشوند. این امر مستلزم برگزاری برنامههای آموزشی و توانمندسازی، از جمله کلاسهای روانشناسی، برای کمک به سازگاری روانی آنهاست.
با توجه به فاصله قابل توجه بین مستمری بازنشستگی و هزینههای واقعی زندگی، راهکارهای اصلی برای بهبود سطح رفاه سالمندان چیست؟
بر اساس آمارهای رسمی، میانگین مستمری سازمان تأمین اجتماعی در سال ۱۴۰۲ معادل 9 میلیون و 900 هزار تومان بوده در حالیکه متوسط هزینه خانوار طبق دادههای مرکز آمار ایران در آن سال حدود ۱۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برآورد شده بود. این یعنی مستمری تنها ۵۷ تا ۵۸ درصد از هزینههای یک خانواده را پوشش میدهد. این عدد در مقایسه با سالهای گذشته افزایش داشته است که احتمالاً به دلیل متناسبسازی مستمریها در سالهای اخیر بوده است. بهعنوان مثال، در سال ۱۳۹۷ نسبت متوسط مستمری سازمان به متوسط هزینه خانوار حدود ۴۵ تا ۴۶ درصد بود. با این حال، با توجه به افزایش شدید هزینههای زندگی، این نسبت هنوز برای تأمین معیشت سالمندان کافی نیست. در کشورهای توسعهیافته، علاوه بر صندوقهای بیمه اجتماعی، لایههای مکملی از بیمههای خصوصی و ابزارهای پسانداز شخصی برای حمایت از سالمندان وجود دارد. این ابزارها به افراد کمک میکند تا در دوران بازنشستگی، سطح مناسبی از رفاه را تجربه کنند. در ایران نیز باید به سمت تقویت بیمههای مکمل و افزایش تنوع درآمد سالمندان حرکت کرد. در شرایط فعلی، اگر بازنشستهای درآمد دیگری نداشته باشد، معیشتش تنها به همین مستمری محدود است. بنابراین باید بهصورت جدی به تقویت زیرساختهای رفاه اجتماعی و پوششهای مکمل اندیشید.
آیا باید نحوه محاسبه مستمریها تغییر کند؟
مقدار مستمریها برای تأمین زندگی استاندارد سالمندان کافی نیست، اما نحوه محاسبه مستمریها در ایران بسیار سخاوتمندانه است که کمتر نمونهای از آن را میتوان در جهان دید. درواقع، میزان مستمری نسبت به کل آورده فرد بسیار سخاوتمندانه است. نتیجه اینکه باید بین دو موضوع «کفایت مستمری» و «سخاوتمندی طرح» تفاوت قائل شد. اما زندگی استاندارد متوسط با مستمریهای فعلی پوشش داده نمیشود، خیلی از افراد از اینکه مستمریشان جوابگوی هزینههای اساسی زندگی نیست، شکایت دارند. اما باید توجه داشت که این شکایت تنها مربوط به قشر مستمریبگیر نیست و درنتیجۀ افزایش قابلملاحظه هزینههای زندگی، حتی قشر شاغل هم با حقوق دریافتی خود بهسختی میتوانند هزینههای زندگی خود را پوشش دهند. حداقل حقوق سال ۱۴۰۲ تنها معادل ۳۰ درصد متوسط هزینه خانوار بوده است. این عدد نشاندهنده فاصله بسیار زیاد میان دریافتی کارگران حداقلبگیر و هزینه واقعی زندگی است. رشد هزینهها در جامعه بهقدری سریع است که صندوقهای بازنشستگی، حتی با متناسبسازیها، توان جبران آن را برای مستمریبگیران ندارند. حمایتهای دولتی در مواقع بحرانی، نقش حیاتی دارند، وقتی سالمندی تنها منبع درآمدش مستمری باشد و در عین حال دچار بیماری صعبالعلاج و هزینههای سنگین درمان شود، ناگزیر به حمایت دولت یا خانواده نیازمند میشود.اتکای به وابستگان گاه از نظر اقتصادی و گاه از منظر روحی و روانی است، که در هرحال فشار زیادی به خانوادهها وارد میکند.
نبود برآورد دقیق از هزینههای واقعی زندگی سالمندان میتواند سیاستهای حمایتی را ناکارآمد کند؟
-بله؛ متأسفانه تاکنون مطالعه جامع و دقیقی درباره تعریف یک زندگی آبرومندانه برای سالمندان و برآورد هزینههای واقعی آن انجام نشده است. ضرورت دارد که معیارهای روشن و واقعبینانهای برای این موضوع تدوین شود تا بتوان تصمیمگیریهای اقتصادی منسجمی انجام داد. باتوجه به دادههای آماری و افزایش فشار اقتصادی بر خانوادهها، وضعیت معیشتی سالمندان در سالهای آینده را در صورت حفظ روند موجود نگرانکننده است.
چه خلأهایی در نظام چندلایه تأمین اجتماعی ایران وجود دارد؟
ساختار نظام بازنشستگی، نیاز به تغییر دارد، ما هنوز نتوانستهایم یک سیستم درآمدی متنوع برای سالمندان طراحی کنیم. در واقع، بسیاری از سالمندان تنها به مستمری متکی هستند. این در حالیست که در کشورهای توسعهیافته، یک نظام چندلایه تأمین اجتماعی تعریف میشود که شامل سه لایه است؛ یک لایه حمایتی از طرف دولت برای افراد نیازمند و فاقد پوشش بیمهای، لایه میانی بیمههای اجتماعی و لایه سوم شامل بیمههای بازرگانی یا طرحهای پسانداز شخصی. در کشور ما، ابزارهای متنوع برای برنامهریزی اقتصادی دوران سالمندی هنوز بهدرستی طراحی یا ترویج نشدهاند. باید زمینهای فراهم شود تا افراد در سنین اشتغال، علاوهبربیمههای اجتماعی اجباری، بتوانند به ابزارهای دیگری برای تأمین درآمد کافی در دوران بازنشستگی خود فکر کنند؛ چه از طریق بیمههای مکمل، چه با استفاده از ابزارهای سرمایهگذاری شخصی. سیاستگذاریها نباید صرفاً معطوف به وضعیت فعلی باشد. برای این منظور، باید بانکهای اطلاعاتی دقیق شکل گیرد تا سازوکارهای شناسایی نیازمندان ارتقا یابد و از این طریق، چتر حمایتی فراگیر با مشارکت دولت، بیمههای اجتماعی و نهادهای مالی طراحی و اجرایی شود.
میتوانید درباره راهکارهای موفق جهانی در حوزه حمایت از سالمندان بیشتر توضیح دهید؟
در برخی کشورها، شیوههایی خلاقانه برای جبران کمبود نقدینگی سالمندان به کار گرفته شده است؛ از جمله مفهومی به نام بانک زمان یا Time Bank است که طی آن افراد داوطلب وقت فراغت خود را برای کمک به سالمندان نیازمند صرف میکنند. در ازای آن، معادل آن زمان برای آیندهشان ذخیره میشود تا زمانی که خودشان سالمند و نیازمند مراقبت شدند، از حمایت افراد داوطلب برخوردار شوند. این برنامهها معمولاً به کمک سامانههای نرمافزاری و با پشتیبانی سازمانهای اجتماعی و نهادهای محلی پیادهسازی میشوند و اثرات مثبتی در کاهش انزوای اجتماعی و بهبود رفاه سالمندان دارند. در برخی کشورها مانند آمریکا، سالمندانی که خانههایی با ارزش بالا دارند اما نقدینگی در اختیارشان نیست، میتوانند از طرحی به نام رهن معکوس (Reverse Mortgage) استفاده کنند. در این روش، بانک بخشی از ارزش ملک را بهصورت ماهانه و در قالب نوعی مستمری به سالمند پرداخت میکند، بدون اینکه او مجبور باشد خانهاش را بفروشد یا ترک کند. در بسیاری از مناطق، از جمله محلههای گرانقیمت در تهران، سالمندانی زندگی میکنند که خانههای بسیار ارزشمند دارند اما حتی توانایی تعمیر ساده یا پرداخت هزینههای روزمره را ندارند. طرحهایی مانند رهن معکوس میتواند گزینهای مناسب برای ایجاد نقدینگی و حفظ کرامت سالمندان باشد.