JAI NewsRoom مدیریت

چهره جمعیتی ایران در آستانه سالمندی؛ ۵۸ درصد سالمندان ۶۵ به بالا از بازنشستگی بی‌بهره‌اند

08 مهر 1404 | 15:06 •جامعه
چهره جمعیتی ایران در آستانه سالمندی؛ ۵۸ درصد سالمندان ۶۵ به بالا از بازنشستگی بی‌بهره‌اند

با ورود متولدین دهه ۶۰ به دوران سالمندی، ایران در سال‌های آینده با تحولات جمعیتی و اجتماعی قابل توجهی روبه‌رو خواهد شد. این نسل که ویژگی‌هایی مانند بیکاری طولانی، تجرد و تنهایی بیشتر، افزایش اعتیاد و گسترش خانواده‌های تک‌فرزند یا بدون فرزند دارد، ضرورت برنامه‌ریزی و آموزش پیشگیرانه را بیش از پیش آشکار می‌کند.

شیوا پروایی، عضو هیات علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در نشست «نیازها و ضرورت‌های آموزشی کشور در آستانه ورود به دوره سالمندی» با تأکید بر نقش دانشگاه‌ها، مدارس و رسانه‌ها در این زمینه، گفت:  با ورود متولدین دهه ۶۰ به دوران سالمندی، چهره جمعیتی و اجتماعی کشور دستخوش تغییر خواهد شد. جامعه در دوره‌ای که حدود یک‌سوم جمعیت به سن سالمندی برسند، با مختصات متفاوتی مواجه خواهد شد.

وی ادامه داد: این نسل با ویژگی‌هایی مانند بیکاری‌های بیشتر، دوره‌های طولانی بیکاری، سابقه شغلی کمتر، ورود دیرتر به بازار کار، تجرد و تنهایی بیشتر، افزایش طلاق و اعتیاد و همچنین گسترش خانواده‌های تک‌فرزند یا بدون فرزند شناخته می‌شود.

پروایی با تأکید بر ضرورت آموزش سواد سالمندی از سنین پایین افزود:  می‌توان در مدارس و دوران کودکی، درس‌هایی با محوریت سواد پزشکی، سواد سالمندی، سواد سلامت و احترام به سالمندان ارائه داد. این موضوعات از اهمیت بالایی برخوردارند. 

وی یادآور شد: در دانشگاه‌ها نیز آموزش مهارت‌های زندگی و سواد سالمندی می‌تواند افراد را به تدریج برای دوران سالمندی آماده کند. تغییر ناگهانی سبک زندگی در سنین بالا، مانند ترک سیگار پس از ۵۰ سال مصرف، دشوار است و نتیجه مسیر طولانی زندگی افراد است.

پروایی تأکید کرد: سالمندان در دوران زندگی خود به راحتی نمی‌توانند شخصیت و سبک زندگی خود را تغییر دهند. بنابراین، باید از حالا به آینده فکر کنیم و راهکارهایی برای پیشگیری، بهبود روابط و ارتقای کیفیت زندگی در سالمندی داشته باشیم.

این عضو هیات علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در ادامه سخنان خود به رسالت دانشگاه‌ها و آموزش در مواجهه با سالمندی پرداخت و گفت: موضوع سالمندی صرفاً یک پدیده جمعیتی نیست، بلکه پدیده‌ای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که پیامدهای متعددی دارد. دانشگاهیان و پژوهشگران در این حوزه باید فهم دقیق و علمی از سالمندی ارائه دهند و به سیاست‌گذاران کمک کنند تا برنامه‌ریزی مناسبی برای آینده انجام شود.

وی با اشاره به تنوع تجربه سالمندی افزود: سالمندان یک گروه همگن نیستند و تجربه سالمندی در میان آن‌ها متفاوت است. این تفاوت‌ها به جنسیت، محرومیت‌های اجتماعی، معلولیت، قومیت و سایر عوامل ساختاری وابسته است. بنابراین سیاست‌های اجتماعی و پژوهش‌ها باید این ناهمگونی‌ها را لحاظ کنند.

پروایی به اهمیت نگاه تاریخی و مسیر زندگی افراد اشاره کرد و گفت:  وضعیت سالمندی امروز محصول کل مسیر زندگی افراد است؛ تجربه دوران کودکی، نوجوانی و جوانی هر فرد، شرایط اجتماعی و نیروهای تاثیرگذار در طول زندگی، نقش مهمی در کیفیت سالمندی دارد. نظریه انباشتی سالمندی نشان می‌دهد که سرمایه‌ها، نابرابری‌ها و دشواری‌هایی که در طول زندگی تجربه شده، به مرور انباشته می‌شوند و در سنین کهنسالی آثار خود را نشان می‌دهند.

وی تأکید کرد: برای برنامه‌ریزی درست و پیشگیری از پیامدهای منفی سالمندی، باید مسیر زندگی امروز نسل جوان و شرایطی که در حال حاضر تجربه می‌کنند تحلیل شود تا بتوان پیش‌بینی کرد که سالمندی آینده چگونه خواهد بود و چه سیاست‌ها و آموزش‌هایی برای بهبود کیفیت زندگی آنان لازم است. 

این عضو هیات علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در ادامه به بررسی ابعاد سرمایه‌ها و مسیر زندگی در شکل‌گیری سالمندی پرداخت و گفت: نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سالمندی افراد نه تنها تحت تأثیر سن، بلکه محصول کل مسیر زندگی و انباشت سرمایه‌ها و تجربیات آن‌ها است. مزایا، سرمایه‌ها و فرصت‌هایی که طی زندگی کسب شده‌اند، کیفیت و کمیت سرمایه‌ها، از جمله سرمایه اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی، نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری سالمندی دارد.

پروایی به اهمیت سالمندی مثبت و فعال اشاره کرد و گفت:  از اواخر قرن بیستم، سازمان‌های بین‌المللی، به ویژه سازمان جهانی بهداشت، روی مفهوم سالمندی مثبت تأکید کرده‌اند. سالمندی موفق و فعال شامل مشارکت اجتماعی و سیاسی، امنیت اقتصادی و سلامت روانی است و می‌تواند کیفیت زندگی سالمندان را بهبود دهد. 

وی ادامه داد:  یکی از ابزارهای کلیدی در این مسیر، یادگیری مادام‌العمر است. افراد در تمام دوران زندگی نیاز به یادگیری دارند و این فرآیند می‌تواند سلامت روانی و شناختی، حس خودکارآمدی و مشارکت اجتماعی سالمندان را تقویت کند. یادگیری مادام‌العمر به افراد امکان می‌دهد در نقش یادگیرنده و یاددهنده فعالیت کنند و هویت‌های جدیدی برای خود بسازند. 

پروایی تأکید کرد:نظام آموزشی کشور و دانشگاه‌ها باید پیش از ورود نسل جدید به دوران سالمندی، برنامه‌ریزی کنند و مهارت‌ها، سواد سالمندی و راهکارهای پیشگیرانه را آموزش دهند. آموزش نباید محدود به سالمندان فعلی باشد، بلکه شامل نسل جوان و کودکان نیز باشد تا در آینده با سالمندی مثبت و فعال مواجه شویم.

این عضو هیات علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در ادامه به نقش نظام آموزشی و فرصت‌های یادگیری در ارتقای کیفیت زندگی سالمندان پرداخت و گفت: آموزش‌ها و برنامه‌های آموزشی می‌توانند نگرش‌ها و رویکردها نسبت به سالمندی را بهبود دهند. اصلاحات در نظام آموزشی ضروری است تا نسل‌های امروز با فهم درست و آمادگی کافی وارد سالمندی شوند.

وی با اشاره به اهمیت تنوع تجربه‌های سالمندی افزود: بخشی از سالمندان تجربه مناسبی از منابع درآمدی و مشارکت اجتماعی دارند و در فعالیت‌های داوطلبانه حضور فعال دارند. این گروه، علاوه بر بهره‌مندی شخصی، می‌توانند نقش یاددهنده را نیز ایفا کنند و این تجربه یاددهی، پیامدهای مثبتی برای ارتقای کیفیت زندگی آنان به همراه دارد. هرچند بخش عمده‌ای از سالمندان ما در جامعه از نظر اقتصادی محدودیت دارند، اما ظرفیت یاددهی و مشارکت اجتماعی در آن‌ها قابل توجه است. 

پروایی در ادامه تأکید کرد: نسل جوان نیز باید در مسیر زندگی خود سرمایه‌های مختلف نه تنها سرمایه اقتصادی، بلکه سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی را انباشته کند. در شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز، با تورم، فشارهای خانوادگی و روابط بین نسلی، حفظ و تقویت این سرمایه‌ها اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. شبکه‌های حمایتی و آموزشی نقش کلیدی در این مسیر ایفا می‌کنند و باید مورد توجه قرار گیرند.

این عضو هیات علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به مسائل اقتصادی و اجتماعی سالمندان و نقش نظام آموزشی و دانشگاه‌ها در مواجهه با این چالش‌ها پرداخت. وی گفت: تنها ۴۲ درصد از افراد ۶۵ سال به بالا از بازنشستگی بهره‌مندند که می‌تواند به عنوان سپر محافظتی عمل کند، و بخش عمده‌ای از سالمندان ما همچنان با فقر و محدودیت منابع درآمدی مواجه‌اند 

پروایی ادامه داد:  اتکای صرف به یک منبع درآمدی، مانند بازنشستگی یا فروش نیروی کار، ریسک سالمندی را افزایش می‌دهد. انباشت سرمایه‌های مالی، فرهنگی و روانشناختی در طول زندگی و دسترسی به حمایت‌های اجتماعی و شبکه‌های حمایتی، از اهمیت بالایی برخوردار است. متأسفانه حدود ۱۱ میلیون نفر از نیروی کار شاغل، بیمه پرداخت نمی‌کنند و در آینده نیز بازنشستگی نخواهند داشت؛ همچنین یک سوم جمعیت زیر خط فقر هستند. 

وی به نقش نظام آموزشی در تربیت نیروی متخصص سالمندی اشاره کرد و گفت: رشته‌های مرتبط مانند پرستاری، مددکاری اجتماعی، روانشناسی سالمندی و علوم اجتماعی باید توسعه پیدا کنند و آموزش‌های پایه شامل سواد سالمندی، مهارت‌های زندگی و مهارت‌های بین‌فردی در دانشگاه‌ها ارائه شود. نگرش جامعه نسبت به سالمندان باید تغییر کند و تبعیض در پذیرش و خدمات‌رسانی به سالمندان در بیمارستان‌ها کاهش یابد.

پروایی افزود:دانشگاه‌ها علاوه بر آموزش، نقش مهمی در تولید دانش و پژوهش‌های بین‌رشته‌ای دارند. یادگیری مادام‌العمر و دانشگاه‌های دوره سوم به سالمندان امکان می‌دهد مهارت‌های جدید بیاموزند، کسب‌وکار راه‌اندازی کنند و سلامت روان و اجتماعی خود را تقویت کنند. این امر فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی جدیدی برای سالمندان ایجاد می‌کند و به توسعه سالمندی مثبت و فعال کمک می‌کند .

وی تأکید کرد: سالمندان جامعه ما متنوع‌اند و نیازمند برنامه‌ها و آموزش‌های انعطاف‌پذیر و چندسطحی هستند. از کودکی تا دوران میانسالی، و حتی در دوره سوم زندگی، آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها و سیاست‌گذاران اجتماعی باید در ارتقای کیفیت زندگی و پیشگیری از بحران‌های سالمندی فعال باشند. 

پروایی، در ادامه به نقش مشارکت سالمندان و اهمیت گفتمان‌سازی و فرهنگ‌سازی پرداخت و گفت:  سالمندان توانمند می‌توانند هم به عنوان یادگیرنده و هم به عنوان یاددهنده ایفای نقش کنند. آن‌ها منبع غنی تجربه و دانش‌اند و مشارکت فعالشان در جامعه، ارتقای کیفیت زندگی خود و دیگران را به همراه دارد.

وی افزود:  تربیت نیروی متخصص، مانند مددکاران اجتماعی و کارشناسان حوزه سالمندی، و طراحی دانشگاه‌هایی که مبتنی بر واقعیت‌های جامعه عمل کنند، از ضرورت‌های جدی است. دانشگاه‌ها نقش کلیدی در گفتمان‌سازی، عرضه پژوهش‌های عملیاتی و حساسیت‌سازی برای سیاست‌گذاران و مدیران دارند تا دانش عمیق و کاربردی در حوزه سالمندی شکل گیرد.

پروایی در مورد نقش رسانه‌ها نیز تأکید کرد:  رسانه‌ها باید نگاه واقع‌بینانه به سالمندی داشته باشند و از افراط جلوگیری کنند. نمایش صرف سالمندی به عنوان تراژدی، بیماری یا انفعال نادرست است و باید سالمندی اجتماعی را به رسمیت شناخت. ارائه تصویر مثبت و واقعی از سالمندی، مشارکت اجتماعی سالمندان را تقویت می‌کند و جامعه‌ای مناسب برای همه سنین ایجاد می کند.

بازگشت به فهرست