هزینههای پنهان زایمان در ایران
شکاف بزرگ میان تعرفههای رسمی و هزینههای واقعی زایمان در ایران، فشار مالی بر پزشکان و خانوادهها را افزایش داده و موجب شکلگیری پرداختهای غیررسمی شده است.
به گزارش آتیه آنلاین، واقعیت تولد نوزاد در بیمارستانهای ایران چهرهای متفاوت دارد، در کنار دغدغههای پزشکی و نگرانیهای مادران، مسائل مالی و اختلاف میان تعرفههای رسمی و هزینههای واقعی خدمات درمانی، به بخش جداییناپذیر این فرآیند تبدیل شدهاند. از بیمارستانهای دولتی با امکانات محدود و تعرفههای بیمهای، تا مراکز خصوصی با هزینههای چندصد میلیونی، تجربه زایمان برای بسیاری از خانوادهها به چالشی پیچیده بدل شده است؛ چالشی که نهتنها بیماران، بلکه پزشکان را نیز با فشارهای اقتصادی و نابرابریهای ساختاری مواجه کرده و سبب رواج پرداخت بخشی از هزینههای زایمان بهروش زیرمیزی شده است.
گزارش روزنامه شرق به بررسی وضعیت هزینهها و دستمزدهای زایمان در بیمارستانهای دولتی و خصوصی ایران در سال ۱۴۰۳ میپردازد و واقعیتهای تلخ این حوزه را آشکار میکند. هزینههای زایمان، چه طبیعی و چه سزارین، در بیمارستانهای دولتی به طور میانگین حدود ۲۵ تا ۳۱ میلیون تومان است که بخش عمدهای از آن توسط بیمهها پوشش داده میشود. اما در بخش خصوصی، این هزینهها بسیار بالاتر و متغیر بوده و از ۵۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون تومان و حتی بیشتر گزارش شده است. هزینههای جانبی مانند هتلینگ و خدمات ویژه نیز در بخش خصوصی به شدت افزایش یافته است. با وجود هزینههای سنگین برای خانوادهها، سهم واقعی پزشکان متخصص زنان از این مبالغ، ناچیز و در حد چند میلیون تومان است؛ رقمی که در مقایسه با ریسکها، مسئولیتها و ساعتهای کاری آنان کاملاً نابرابر است.
پزشکان از پایین بودن تعرفهها و دستمزدها شکایت دارند و معتقدند که این وضعیت باعث افزایش پرداختهای غیررسمی (زیرمیزی) شده است؛ پرداختهایی که برخلاف قانون است اما به دلیل فشارهای مالی و ناهماهنگی میان تعرفهها و واقعیتهای اقتصادی، در بسیاری موارد به بخشی از فرآیند زایمان تبدیل شده است. برخی پزشکان به دلیل این مشکلات یا به گرفتن پول خارج از تعرفه روی میآورند یا ترجیح میدهند حرفه پزشکی را ترک کنند یا مهاجرت کنند.
ستاره دهدشتی، متخصص زنان و زایمان، وضعیت پرداختها در بیمارستانهای دولتی را «غیرمنطقی» میداند و به شرق میگوید: «دستمزد پزشکان برای انجام عملهایی با ریسک بالا مانند سزارین، بسیار پایین است و با هزینههای واقعی زندگی و تورم همخوانی ندارد. این موضوع باعث شده بسیاری از پزشکان از جمله خود من، به دلیل شرایط اقتصادی و فشار مالی، به مهاجرت فکر کنند. هزینه واقعی انجام عمل باید متناسب با تورم افزایش یابد، چرا که پزشکان علاوه بر کار درمان، هزینههای مطب، تجهیزات و دستگاههای تخصصی را هم پرداخت میکنند. در کشورهای پیشرفته بیمهها هزینه واقعی خدمات پزشکی را پرداخت میکنند و پزشکان مجبور به دریافت پول مستقیم از بیمار نیستند؛ اما در ایران دستمزدها بسیار پایین است.»
او همچنین به ریسکهای سنگین پزشکان اشاره میکند و تأکید دارد: «اگر کوچکترین مشکلی برای مادر یا نوزاد پیش بیاید، پزشک مسئول است و ممکن است تا پایان عمر ملزم به پرداخت دیه باشد. وقتی تعرفهها با واقعیت کار همخوانی ندارد، فشار مالی و روانی بر پزشکان زیاد میشود و این باعث افزایش دریافتهای خارج از تعرفه یا مهاجرت پزشکان میشود.»
از سوی دیگر، بیماران و خانوادهها نیز با فشارهای مالی و روانی پرداختهای غیررسمی مواجهاند. تجربههای شخصی مانند پرداخت ۱۲ میلیون تومان زیرمیزی در کنار هزینههای بیمارستانی حدود ۴۳ میلیون تومان، نمونههایی از مشکلات واقعی مردم است. خانوادهها معمولاً مجبور به قرض گرفتن و پرداختهای سنگین برای اطمینان از خدمات بهتر میشوند.
در بیمارستانهای خصوصی، نظارتهایی برای جلوگیری از زیرمیزی وجود دارد اما این مشکلات همچنان ریشهدار است و پزشکان سهم واقعی و عادلانهای از هزینهها ندارند. بسیاری از پزشکان با تأخیرهای طولانی در پرداخت حقالزحمه مواجهاند و این ناهماهنگی باعث میشود پزشکان دچار زیان مالی شوند. افزایش شکایتهای بیماران و فشارهای حقوقی، شرایط کار پزشکان را پیچیدهتر کرده و انگیزه بسیاری برای ادامه فعالیت در رشته زنان کاهش یافته است.
بابک شکارچی، معاون فنی سازمان نظام پزشکی این وضعیت را ناشی از عدم واقعیسازی تعرفهها و فاصله بین تعرفههای رسمی و هزینههای واقعی میداند. او معتقد است که باید پرداختها از طریق بیمهها انجام شود تا پزشکان مجبور نباشند از بیماران مستقیماً پول بگیرند. او تاکید میکند که این مشکل محدود به حوزه زنان نیست و در سایر رشتههای پزشکی نیز وجود دارد. به اعتقاد او، اصلاح ساختار تعرفهها و حذف پرداختهای مستقیم به پزشک، راهکار اصلی برای رفع این مشکلات است.