مشکل حملونقل عمومی تهران مدیریت است نه منابع
«برای حل بحران حملونقل تهران به ۱۱ هزار اتوبوس نیاز داریم، اما امروز فاصله حرکت اتوبوسها به ۴۵ دقیقه رسیده است.» این جمله جعفر تشکری هاشمی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران، توصیفی از وضعیت بحرانی ناوگان حمل و نقل عمومی است.
صبح یک روز کاری، صفهای طولانی مردم در ایستگاههای اتوبوس خیابان آزادی بیش از هر گزارشی واقعیت کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی را عیان میکند. بسیاری از شهروندان با ناامیدی چشم به خیابان دارند، اما ترجیح میدهند در نهایت به سراغ تاکسیهای اینترنتی بروند؛ حتی اگر هزینه آن چندین برابر باشد. همین تجربه روزمره است که به گفته تشکری هاشمی، قشر ضعیف جامعه را هم به پرداخت هزینههای گزاف ناچار کرده است.
بر اساس مطالعات سال ۱۳۸۶، سهم حملونقل عمومی در تهران باید ۷۵ درصد باشد: مترو ۳۰ درصد، اتوبوس ۲۵ درصد و تاکسی ۲۰ درصد. اما به گفته تشکری هاشمی، طی هفت تا هشت سال اخیر روند توسعه بهشدت کند شده است. اگرچه در دهههای ۸۰ و ۹۰ نزدیک به ۲۲۰ کیلومتر مترو ساخته شد، اما کمبود منابع، تحریمها و کاهش اولویتدهی به حملونقل عمومی، سرعت توسعه را کاهش داده است.
خرید اتوبوس برخلاف مترو نه هزینه و نه زمان زیادی میطلبد. تشکری هاشمی تأکید میکند: «خرید اتوبوس مثل خرید خودرو آسان است و تحویل آن بیشتر از شش ماه طول نمیکشد. مشکل ما مدیریت است، نه منابع.» او میگوید در شورای پنجم تنها ۱۱۵ دستگاه اتوبوس خریداری شد، در حالیکه در مدیریت فعلی حدود ۱۸۰۰ دستگاه وارد ناوگان شد، اما همچنان پاسخگوی نیازها نیست.
شهرداری تهران با دو سازنده داخلی قرارداد ۱۵۰۰ دستگاه اتوبوس امضا کرده، اما تاکنون تنها ۸۳۰ دستگاه تحویل داده شده است. در عین حال، به گفته تشکری هاشمی، اولویت دادن به اتوبوسهای برقی ـ که دو تا سه برابر هزینه دارند ـ باعث شد فرصت واردات اتوبوسهای دیزلی و پاسخ به نیاز فوری از دست برود.
از سال ۱۴۰۰ تاکنون بیش از ۳۴.۵ هزار میلیارد تومان برای خرید اتوبوس و سه هزار میلیارد تومان برای بازسازی ناوگان مصوب شده است. بودجه امسال شهرداری هم به ۲۳۰ هزار میلیارد تومان میرسد. با این وجود، تشکری هاشمی میگوید: «با این همه منابع، نتیجه ایدهآل حاصل نشده است.» او بر این باور است که دولت نیز نقش خود را کمرنگ کرده؛ چراکه در دوره اخیر تنها ۲۷۰ دستگاه اتوبوس به تهران اختصاص داده است.
به باور رئیس کمیسیون عمران، نگاه محدود به ۲۲ منطقه تهران یکی از خطاهای مدیریتی است. شهرهای اطراف مانند کرج، اسلامشهر، پردیس و ورامین عملاً «شهرهای خوابگاهی» هستند که هر صبح جمعیتی عظیم را روانه تهران میکنند. نبود برنامه برای مدیریت این جریان، فشار مضاعفی بر ناوگان فرسوده پایتخت وارد کرده است.
«نه مشکل منابع داشتهایم و نه کمبود اعتبارات.» این جمعبندی تشکری هاشمی از وضعیت حملونقل تهران است. به اعتقاد او، اگر مدیریت شهری و دولت بر این باور باشند که اولویت اصلی شهر تأمین ناوگان عمومی است، میتوان در کوتاهمدت گامهای بزرگی برداشت. در غیر این صورت، صفهای طولانی ایستگاهها و اتکای روزافزون مردم به تاکسیهای اینترنتی تصویری است که همچنان تکرار خواهد شد.