راهکار واقعی ایران برای کمآبی: مدیریت منابع و اصلاح الگوهای مصرف
ایران به دلیل اقلیم خشک، تغییرات اقلیمی و مدیریت ناکافی منابع آب، با کمبارشی مزمن روبهروست و بارورسازی ابرها فقط کمک جزیی میکند.
به گزارش آتیه آنلاین، ایران در سالهای اخیر با بحران آب بیسابقهای روبهرو شده است؛ بارشها کاهش یافته، سدها به مرز ظرفیت خود رسیدهاند و منابع زیرزمینی کشور تا حد زیادی تخلیه شدهاند. این وضعیت، نتیجه ترکیبی از اقلیم خشک طبیعی، تغییرات اقلیمی و مدیریت نادرست منابع آب است و پیامدهای آن، از کمبود آب شرب تا تهدید معیشت کشاورزان، زندگی میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار داده است.
روزنامه شرق در گفتوگو با شاهرخ فاتح کارشناس ارشد اقلیم شناسی و مخاطرات آب و هوایی به همین موضوع پرداخته است، او در بخشهایی از صحبتهای خود گفته که: «ایران بهصورت طبیعی در منطقهای خشک قرار دارد و تغییر اقلیم و گرمایش جهانی بار مشکل کمبارشی را تشدید کرده است. این وضعیت محدود به ایران نیست و کل غرب آسیا و شمال آفریقا را درگیر کرده است. عوامل اقلیمی ایران متفاوت از کشورهای همسایه است و ناهمواریهای غرب و فلات مرکزی در مسیر سامانههای جوی، مانع بارش میشوند. فرضیه دزدیده شدن ابرها یا توطئه خارجی پایه علمی ندارد و تغییر اقلیم تحت کنترل بشر نیست.»
وی گفت: «کاهش بارشهای پنج سال اخیر کاملاً طبیعی است و هیچ مؤلفه غیرطبیعی در آن دخیل نیست. جنگلزدایی و تخریب طبیعت میتواند ذخیره آب را کاهش دهد ولی باعث کم شدن بارش نمیشود. کمبارشی ایران نتیجه تعامل پیچیده سامانههای جوی در مقیاس جهانی است و در حال حاضر برآیند این عوامل مانع بارش شده است. کشورهای منطقه نیز با کاهش بارش و خشکسالیهای بلندمدت مواجهاند و وضعیت ایران منحصر به فرد نیست.»
او بیان کرد: «از ابتدای سال آبی جدید تا کنون بیش از ۱۵ استان بدون بارش بودهاند و ۸۳ درصد کشور با کمبارشی مواجه است. حتی اگر بارشها در زمستان به حد نرمال برسد، این وضعیت تنها بخشی از عقبماندگی تاریخی منابع آب را جبران میکند و بحران آب در کوتاهمدت حل نخواهد شد. ایران بیش از ۱۵ سال است از ذخایر آبی خود استفاده کرده و کاهش سطح چاهها و فرونشست زمین نتیجه این برداشت بلندمدت است. در این مدت بارشها شیب نزولی داشته و جبرانها نیز اغلب غیرمتوازن و بهصورت سیلاب بوده است.»
این کارشناس ادامه داد: «تبعات تغییر اقلیم در منطقه شامل افزایش دما و کاهش بارش است و امکان افزایش بارش ناشی از تغییر اقلیم در ایران وجود ندارد. امید به نرمال شدن بارش همواره هست، ولی جبران عقبماندگیها زمانبر است. از دست بشر برای مهندسی اقلیم کاری ساخته نیست و تنها میتوان با مدیریت منابع طبیعی و کاهش تخریب محیط زیست، اثرات منفی را کم کرد. جنگلها و پهنههای سبز برای نگهداشت آب حیاتی هستند و سیاستهای آبی درست میتوانند تأثیر مثبت داشته باشند.»
او گفت: «سدسازی تا حد ذخیره آب مفید است ولی وقتی از حد بهینه عبور کند و باعث افزایش مصرف شود، میتواند آسیب بزند و منابع مالی بهتر است در آبخیزداری و آبخوانداری صرف شود. توسعه کشاورزی باید با در نظر گرفتن ظرفیت اقلیمی ایران و محصولات کمآب انجام شود و کشاورزی سنتی در مناطق خشک توجیه ندارد. خودکفایی در کشاورزی همیشه مناسب نیست و سیاستهای توسعه باید متناسب با ظرفیتهای اقلیمی طراحی شود. همچنین بارورسازی ابرها نمیتواند بحران آب ایران را حل کند و تنها ۵ تا ۱۵ درصد افزایش بارش ایجاد میکند.»
او ادامه داد: «موفقیت در بارورسازی وابسته به شرایط جوی و فیزیکی ابر است و در شرایط بحرانی نمیتواند حجم قابل توجهی آب به سدها برساند. این روش مانند افزودن یک استکان آب به استخر سوراخ است و تمرکز باید روی جلوگیری از هدررفت منابع و مدیریت درست آب باشد. بارورسازی ابرها همچنان در دنیا انجام میشود و پیشرو آن چین است، ولی این اقدام تنها کمکی جانبی است و راهحل اصلی مدیریت منابع و سیاستهای آبی است.»
فاتح بیان کرد: «بحران آب ایران نتیجه بلندمدت تغییر اقلیم و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی است و نیازمند اقدامات پایدار و مدیریت علمی منابع است. راهحل کوتاهمدت و مقطعی مانند بارورسازی ابرها نمیتواند مشکل را حل کند و تنها با برنامهریزی دقیق، استفاده بهینه از منابع و سیاستهای توسعهای سازگار با اقلیم، میتوان آینده آبی کشور را مدیریت کرد.»