چشمی که کور شد؛ تهران بدون رصدخانه دادهها چگونه تصمیم میگیرد؟
رصدخانه مدیریت شهری تهران، روزی نماد شهر هوشمند بود، اما امروز با دادههای منقضیشده و سامانهای نیمهفعال، به یکی از پروژههای متروک بدل شده است. تهران اکنون بیچشمبینای دادهمحور، در تاریکی حدس و گمان مدیریت میشود.
در برج میلاد، جایی که قرار بود دادهها در خدمت تصمیمگیری شهری قرار گیرند، اکنون چراغها کمنور شدهاند. «رصدخانه شهری تهران» که زمانی از آن بهعنوان چشم مدیریت شهری یاد میشد، مدتی است به سکوت رفته است. دادههای آن قدیمیاند، سرورها فرسوده، و اختلاف نظر میان مدیران و اعضای شورای شهر درباره سرنوشتش وجود دارد.رییس شورای شهر تهران دوبار در صحن شورای شهر اعلام کرده که رصد خانه تهران تعطیل شده و اما مدیران شهری می گویند داده ها تا سال 1402 به روز رسانی شده ، تهران، شهری که قرار بود تصمیمهایش را بر مبنای داده بگیرد، حالا بدون چشم بینا، در تاریکی حرکت میکند.
رصدخانه مدیریت شهری تهران در دهه ۱۳۹۰ با هدف تبدیل دادههای شهری به تحلیلهای کاربردی شکل گرفت؛مرکزی که قرار بود به مدیران شهر تصویری زنده و چندبعدی از پایتخت ارائه دهد. در این مرکز هزاران لایه داده از حوزههای مختلف شهرسازی، محیط زیست، حملونقل و خدمات شهری روی نقشه سهبعدی تهران نمایش داده میشد تا روابط پیچیده عوامل شهری دیده شود.
اما امروز همان سامانه که زمانی نماد تصمیمگیری مبتنی بر داده بود، به گفته کارشناسان سالهاست از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است. ایمان صادقزاده، سرپرست سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران، در گفتوگو با آتیه آنلاین توضیح داد:بخشی از لایههای اطلاعاتی رصدخانه در گذشته توسط یکی از دانشگاهها تولید شده بود، اما همه آن دادهها خروجی سازمان فاوا نبود. برخی دادهها، مثل نقشههای ترافیکی یا تصاویر میدانی از تونل توحید، بیشتر جنبه نمایشی داشتند تا تحلیلی.
به گفته او از میان حدود ۳۰۰ لایه اطلاعاتی موجود، بخش بزرگی از آنها منقضی شده و قابل استناد نبودند. همین باعث شد تا در بازنگری اخیر، تنها ۸۵ لایه معتبر و بهروز باقی بماند.
داده در شهر هوشمند، بدون بهروزرسانی، ارزش خود را از دست میدهد. جعفر تشکریهاشمی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر،به آتیه آنلاین تأکید کرد: داده چیزی نیست که خودبهخود همیشه قابل استفاده باشد؛ باید تغییرات شهر در آن ثبت شود. وقتی مدیران نیازی به استفاده از داده احساس نکنند، طبیعتاً دادهها هم بهروزرسانی نمیشوند.
او افزود که رصدخانه زمانی مایه افتخار تهران بود، اما اکنون سالهاست «رها شده و خاک میخورد». به باور او، مشکل اصلی نه سختافزار است و نه نرمافزار، بلکه نگرش مدیران است: اگر باور به تصمیمگیری بر اساس داده وجود نداشته باشد، هیچ فناوریای نمیتواند شهر را نجات دهد.
در ضلع جنوبغربی برج میلاد، تجهیزات رصدخانه در حال بازسازی فنی است. صادقزاده میگوید:سرورها باید تعویض شوند و این فرایند در معاونت اطلاعات در حال اجراست. قول دادهایم تا دو ماه آینده لایههای جدید داده بارگذاری شود.
او توضیح دادکه آخرین دادههای معتبر رصدخانه مربوط به اسفند ۱۴۰۲ است و از خرداد ۱۴۰۳ تاکنون بهروزرسانی تازهای انجام نشده بود. با رفع مشکلات سختافزاری، روند بازسازی دوباره آغاز شده است.
با این حال، اختلاف نظر درون شهرداری درباره جایگاه و مأموریت رصدخانه وجود دارد. صادقزاده میگوید بخشی از وظایف این مرکز ممکن است به «نهاد پایش شهر تهران» منتقل شود، هرچند خودش با اصل این انتقال مخالف نیست: «مهم این است که دادهها بهدرستی نمایش داده شوند، چه در رصدخانه باشند و چه در آمارنامه شهرداری.»
در حالی که شهرداری از بازسازی سخن میگوید، اعضای شورای شهر از تعطیلی و انحراف مأموریت رصدخانه ابراز نگرانی کردهاند. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران به آتیه آنلاین گفت: رصدخانه میتوانست امروز یکی از افتخارات مدیریت شهری باشد، اما سال هاست عملاً بهرهبرداری مؤثری از آن نشده حتی در این دوره هم تعطیل شده و دادهها کهنهاند. وقتی داده تازهای وارد سیستم نمیشود، تصمیمها هم دقیق نیستند.
او تأکید کرد که تعطیلی رصدخانه مستقیماً بر کیفیت تصمیمگیریها اثر گذاشته است: وقتی آمار بهروز نباشد، سیاستگذاری بر پایه واقعیت نیست، بلکه بر اساس حدس پیش میرود.
مهدی اقراریان، عضو دیگر شورای شهر، معتقد است که رکود رصدخانه ناشی از دخالت افراد غیرمتخصص است.او با انتقاد از وضعیت رصدخانه شهر تهران به آتیه آنلاین گفت: یکی از تلخترین اتفاقات این دوره، از دست رفتن برخی از سرمایههایی است که مدیران در دورههای گذشته بهعنوان افتخارات شهر تهران ایجاد کرده بودند. یکی از این افتخارات، مجموعه رصدخانه شهر تهران بود.
او افزود: در صحبتهای ریاست شورا شاهد بودیم که ایشان صراحتاً از تعطیلی رصدخانه سخن گفتند. به نظر میرسد مداخلات فرد یا افرادی که هیچ مسئولیتی در حوزه فناوری ندارند، مشکلات جدی برای شهر تهران به وجود آوردهاند.
اقراریان با یادآوری بازدید خود از رصدخانه در ابتدای دوره ششم مدیریت شهری گفت: یک فرصت بسیار ارزشمند را از دست دادهایم. اگر نتوانیم دادههای شهر تهران را بهصورت منطقی جمعآوری و تحلیل کنیم، نمیتوانیم حکمرانی مبتنی بر داده را دنبال کنیم. در مقابل، کسانی هستند که آگاهانه به دنبال آسیب زدن به این نوع حکمرانیاند؛ آنها مدیریت مبتنی بر داده و اطلاعات را تضعیف میکنند، چون میخواهند الگوی حکمرانی گروهی، فرقهای و باندی را جایگزین کنند.
او افزود: در حکمرانی باندی، تصمیمها از مجاری داده و آمار عبور نمیکند. این یکی از چالشهای مهم امروز تهران است. موضوع رصدخانه باید با جدیت پیگیری شود تا امکان بازگشت شهر به مسیر عقلانیت و خردورزی فراهم شود.
علیاصغر قائمی، عضو شورای شهر تهران هم با انتقاد از وضعیت رصدخانه مدیریت شهری پایتخت به آتیه آنلاین گفت: قرار بود این مرکز به یکی از ابزارهای قدرتمند تصمیمگیری در حوزه مدیریت شهری تبدیل شود، اما متأسفانه از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است.
به گفته او پس از پایان دوره چهارم شورای شهر، فعالیت این مجموعه رو به افول گذاشت و در این دوره بهصورت بسیار نگرانکنندهای از ابتدای مدیریت جدید عملاً تعطیل شد. حتی به عنوان یک شوروم (نمایشگاه دادهها) هم نتوانستند از آن بهدرستی استفاده کنند.
قائمی با بیان اینکه یکی از مأموریتهای اصلی رصدخانه، تجمیع دادههای مدیریت شهری پس از پالایش و تحلیل آماری بود، ادامه داد: هدف این بود که مدیران شهری بتوانند از نتایج این تحلیلها برای اصلاح تصمیمات و اقدامات استفاده کنند، اما متأسفانه اکنون هیچ خبری از این عملکرد نیست.
این عضو شورا یادآور شد : در برنامه چهار ساله مدیریت شهری، پیشبینی احیای رصدخانه وجود داشت، اما من در این دوره نه توان و نه ارادهای برای انجام این کار میبینم.دادهها کهنه شدهاند و وقتی بهروز نشوند، مثل آب برکهای هستند که فاسد میشوند. ریان داده باید دائمی و پویا باشد؛ مدلهای تحلیل باید مدام بهروزرسانی و متناسب با شرایط روز اصلاح شوند. اما این اتفاق نیفتاده است.
قائمی تأکید کرد: ماشین بهتنهایی نمیتواند کار کند؛ عقل و مدیریتی که باید پشت آن باشد، درست کار نمیکند و متأسفانه در حال حاضر چنین مدیریتی وجود ندارد.
رصدخانه شهری تهران در آغاز با شعار «داده برای همه» معرفی شد. قرار بود دادههای عمومی در اختیار پژوهشگران و بخش خصوصی قرار گیرد. اما امروز، بسیاری میگویند رصدخانه نه تنها از این هدف فاصله گرفته، بلکه کارکرد داخلی خود را نیز از دست داده است.
تهران، شهری با شبکه پیچیده حملونقل و خدمات، بدون دادههای دقیق، عملاً با چشم بسته هدایت میشود. در غیاب رصدخانه فعال، تحلیلهای شهری بر پایه گزارشهای پراکنده و حدسیات انجام میشود.
رصدخانه شهری تهران قرار بود مغز تحلیلی و چشم ناظر پایتخت باشد؛ اما اکنون به پروژهای خاموش بدل شده که نه مدیران به آن اعتماد دارند و نه شهروندان از آن بهره میبرند.
در حالی که شهرهای بزرگ جهان با تکیه بر دادههای زنده، آینده خود را مدلسازی میکنند، تهران درگیر بازسازی سرورهایی است که روزی قرار بود تصمیمهای شهر را دقیق کند.