تحلیل دادهها از نابرابری در آموزش؛ مدارس دولتی در حاشیه و بازماندگان از تحصیل در حال رشد
مرور دادههای آموزشی سالهای اخیر نشان از کاهش بودجه دولت و رشد مدارس غیرانتفاعی، عمیقتر شدن شکاف آموزشی نابرابری فرصتها برای اقشار ضعیف دارد.
مرور دادههای آموزشی سالهای اخیر نشان میدهد در کنار افت سهم بودجه آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی، نسبت دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی بیشتر شده است. علاوه بر این، اساس جمعیت بازماندگان از تحصیل در سال 1403-1404 نسبت به سال 1395-1396 در بین دانشآموزان دوره ابتدایی 30 درصد، متوسطه اول 6.5 درصد و متوسطه دوم 65.8 درصد افزایش داشته است.
آموزش رایگان معمولا به عنوان یکی از راههای اصلی تحرک بین نسلی شناخته میشود. اما با افزایش اقبال به خصوصی سازی آموزش در ایران، این فرصت از بسیاری از کودکان دهکهای پایینتر گرفته شده است. آمارها نیز نشان دهنده کاهش سرمایهگذاری دولت در بخش آموزش است به طوریکه سهم بودجه آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی از 2 درصد در سال 1396-1397 به 1.87 در سال 1402-1403 رسیده است.
گزارشهای رسمی نیز نشان میدهد کسب رتبههای زیر 3000 در کنکور با دهک درآمدی خانواده ارتباط دارد: برای مثال اخیرا رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش به خبرگزاری ایسنا گفته که در سال 1402 فقط ۱۷ درصد از رتبههای برتر (رتبههای زیر سههزار کشوری در گروههای آزمایشی ریاضی، تجربی و انسانی) متعلق به دهکهای درآمدی پایین، یعنی دهکهای اول تا چهارم بوده است. این گروه از نظر جمعیت، حدود ۳۰ درصد از کل شرکتکنندگان در آزمون سراسری را شامل میشوند.
در مقابل، دهکهای بالای درآمدی یعنی دهکهای هشتم تا دهم، با وجود سهم مشابه در جمعیت شرکتکنندگان (حدود ۳۰ درصد)، توانستهاند ۵۵ درصد از رتبههای برتر را به خود اختصاص دهند. به بیان دیگر، دهکهای بالای درآمدی تقریباً سه برابر دهکهای پایین درآمدی در کسب رتبههای برتر موفقتر بودهاند.
نسبت دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی بیشتر شده است
جدیدترین گزارش «وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران» که هفته اول مهرماه منتشر شده نیز اطلاعات نسبتا متنوعی در مورد وضعیت سهم مدارس غیر انتفاعی، آمار بازماندگان از تحصیل و غیره در اختیار ما قرار میدهد. بر این اساس در سال 1403-1404 نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان کشور 15.1 درصد بوده است.
این در حالیست که این نسبت در سال 1394 معادل 10.7 درصد بوده است. به طور کلی بررسی آمارهای منتشر شده در گزارشهای سالهای اخیر مرکز آمار حاکی از روند افزایشی سهم مدارس غیرانتفای در کشور است.
بر اساس جدیدترین گزارش «وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران» که هفته اول مهرماه منتشر شده، در سال 1403-1404 نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان کشور 15.1 درصد بوده است. این در حالی است که این نسبت در سال 1393-1394 معادل 10.7 درصد بوده است.
به طور کلی بررسی آمارهای منتشر شده در گزارشهای سالهای اخیر مرکز آمار حاکی از روند افزایشی سهم مدارس غیرانتفای در کشور است. در نمودار زیر این روند افزایشی به تفکیک جنسیت نمایش داده شده است.

نکته قابل توجه دیگر در این اطلاعات بیشتر بودن تعداد دانشآموزان پسر نسبت به دختران در مدارس غیرانتفاعی است، به طوری که در سال 1403-1403 نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان برای پسران 16.4 درصد و برای دختران 13.7 درصد بوده است.
سهم ناچیز مدارس دولتی از رتبههای برتر کنکور
از طرف دیگر بررسی اطلاعات منتشر شده در رسانهها در سالهای اخیر نشان میدهد سهم مدارس دولتی از رتبههای برتر کنکور ناچیز بوده است. در اصل استخراج این اطلاعات که از سال 1398 تا 1404 در رسانهها منتشر شده نشان میدهد به طور میانگین سهم دانشآموزان مدارس دولتی از 30 رتبه برتر کنکور در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی فقط 2.9 درصد بوده است. در همین بازه زمانی سهم مدارس نمونه دولتی، غیرانتفاعی و سمپاد از 30 رتبه برتر کنکور به طور میانگین به ترتیب 8.5، 15.4 و 72.7 درصد بوده است.

البته وزارت آموزش و پرورش در سال 1400 گزارشی تحت عنوان «بررسی و تحلیل آماری کنکور 1399 با رویکرد برابری و عدالت آموزشی» منتشر کرده بود که در این گزارش پراکنش ۳000 رتبۀ برتر گروههای ۵ گانه آموزشی بهتفکیک ۳۱ استان و ۷۳۵ منطقۀ آموزشی کشور آمده بود.
در این گزارش آمار پذیرفتهشدگان براساس جنسیت، شهری/روستایی، و نوع مدرسه نیز ارائه شده که نشان میدهد در کنکور سال 1399 مدارس استعداد درخشان و نمونه دولتی که حدود ۱۲.۵ درصد دانشآموزان پایۀ دوازدهم را تحت پوشش داشتند، نزدیک به ۶۴ درصد رتبههای زیر ۳000 را به خود اختصاص داده بودند. در مقابل مدارس عادی دولتی هم که ۵۴ درصد جمعیت دانشآموزی پایۀ دوازدهم را داشتند، تنها ۱۰ درصد رتبههای زیر ۳ هزار را بهدست آورده بودند. اما این آمار برای سالهای بعدی منتشر نشده است.
روند صعودی جمعیت بازماندگان از تحصیل
بخش دیگری از اطلاعات منتشر شده در گزارش مرکز آمار مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل است. بر این اساس در سال 1403-1404 جمعیت بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم به ترتیب 210 هزار و 870 نفر، 229 هزار و 754 نفر و 614 هزار و 220 نفر بوده است. این آمار نشان میدهد بیشترین بازماندگی از تحصیل مربوط به دوره متوسطه دوم است.
روند تغییرات جمعیت بازماندگان از تحصیل نیز از سال 1395 تا 1404 افزایشی بوده و بیشترین افزایش مربوط به دانشآموزان دوره متوسطه دوم بوده است. بر این اساس جمعیت بازماندگان از تحصیل در سال 1403-1404 نسبت به سال 1395-1396 در بین دانشآموزان دوره ابتدایی 30 درصد، متوسطه اول 6.5 درصد و متوسطه دوم 65.8 درصد افزایش داشته است.

نکته مهم دیگر در این آمارها وضعیت ترک تحصیل دختران و پسران است، به طوری که آمارها نشان میدهد جمعیت دختران بازمانده از تحصیل دوره متوسطه دوم بین سالهای 1395 تا 1399 بیشتر از پسران بوده، اما از سال 1399 تاکنون این رویه برعکس شده است. در دوره متوسطه اول هم جمعیت بازماندگان از تحصیل در بین دختران تا سال 1402 بیشتر بوده و بعد از آن جمعیت پسران بیشتر شده است. اما در مورد بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی همواره جمعیت پسران بیشتر از دختران بوده است.
آنچه از دادهها و روندهای چند سال اخیر برمیآید، نظام آموزشی ایران بهجای حرکت بهسمت عدالت، به تدریج به ابزار بازتولید نابرابری تبدیل شده است.
کاهش سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومی، رشد مدارس غیردولتی و افت سهم مدارس دولتی در کسب رتبههای برتر کنکور، همگی نشان میدهند آموزش رایگان دیگر ابزار برابری نیست، بلکه امتیازی است که از دست طبقات پایینتر خارج شده است. در چنین شرایطی، افزایش بازماندگان از تحصیل، بهویژه در مقطع متوسطه دوم هشداری درباره عمیق شدن شکاف طبقاتی است؛ شکافی که اگر چارهای برای آن اندیشیده نشود، چرخه فقر و نابرابری را در نسلهای بعدی بازتولید خواهد کرد.