زندگی در خط آتش؛ اشارتی به سختترین و خطرناکترین شغل جهان: آتشنشانی
امروز روز آتشنشان است، از معدود آدمهایی که میتوان اسمشان را قهرمان نامید. در این گفتگو جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران رواتی از دشواریهای شغلی، نواقص قانونی و آسیبهای جسمی و روحی نیروهای آتشنشانی پیش روی ما قرار میدهد.
آتشنشانان تهران، روزانه بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ حادثه را مدیریت میکنند؛ از زلزله و سیل گرفته تا انفجار و آتشسوزیهای شهری، عملیاتی که حتی نیروهای محلی و شرکتهای خصوصی از نزدیک شدن به آنها باز میمانند. جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی، میگوید: هیچ شغلی به اندازه آتشنشانی سخت و پرخطر نیست؛ نیروهای ما جان و مال دیگران را نجات میدهند، در حالی که خود در معرض آسیبهای جسمی و روانی قرار دارند.
در لیست مشاغل سخت و پرخطر، آتشنشانها در رتبههای نخست هستند. از دشواری شغل خود بگویید…
آتشنشانی همواره جزو مشاغل پرخطر و با شرایط دشوار در دنیا بوده است. اسختی کار در آتشنشانی با هیچ شغل دیگری قابل مقایسه نیست؛ حتی معدنکاری، هرچند سخت و سنگین است، اما ریسک از دست دادن جان به اندازه کار در آتشنشانی وجود ندارد. کار در معدن عمدتاً در محیطهای کنترلشده و ایمن انجام میشود، اما آتشنشانان در محل حادثه حضور پیدا میکنند: زلزله، سیل، حوادث آتشسوزی و تصادفاتی که دیگران مقصر آن هستند. آتشنشانان نهتنها جان و مال دیگران را نجات میدهند، بلکه خود درگیر مصدومیت و خطر میشوند. این واقعیت، دشواری و دردناکی کار آنها را نشان میدهد. متأسفانه قوانین سختی کار در تهران مطابق با واقعیتهای عملیاتهای آتشنشانی تصویب نشده است. بخش زیادی از کشور از قانون سختی کار برخوردارند، اما در تهران به دلیل نقایص قانونی و عدم درک شرایط واقعی عملیات، این مزایا به طور کامل اعمال نمیشود.
روزانه چند عملیات انجام میدهید؟
آتشنشانی تهران روزانه بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ حادثه رسیدگی میکند. در روزهایی که برق قطع میشود، تنها در آسانسورها حدود ۲۵۰ حادثه ثبت میشود و مجموعاً به ۵۰۰ تا ۶۰۰ حادثه در روز میرسد؛ آماری که با بسیاری از کشورهای دیگر قابل مقایسه است. با این حال، به دلیل تفاوت بیمه و نظام هماهنگ صندوقهای بیمه، آتشنشانان تهران از مزایای کافی برخوردار نیستند.
چرا آتشنشانی تهران استثنا است؟
متأسفانه کسانی که این قوانین را تصویب کردهاند، ظاهراً هیچ اطلاعی از شرایط سخت و خطرناک آتشنشانی نداشتهاند. بهعنوان نماینده شهر تهران، انتظار میرفت قانونگذار از فعالیت نیروهای امدادی و عملیاتهای آتشنشانی آگاه باشد. این نقص قانونی باعث شده که حتی نیروهای مجرب و متعهد با بیش از ۳۰ سال خدمت، از حقوق و مزایای قانونی محروم بمانند، در حالیکه باید همانند دیگر شهرها، پس از ۲۰ سال خدمت از مزایای قانونی بهرهمند شوند.
کار آتشنشانهای تهران سختتر هم هست.
آتشنشانی تهران، به عنوان متولی و استان معین برای کل کشور، مسئول پوشش حوادث بحرانی است. از زلزله بم گرفته تا جنگ ۱۲ روزه تهران و حوادث بندرعباس، آتشنشانان تهران همواره حضور داشتهاند. حوادثی مانند آتشسوزی پالایشگاه یا حادثه متروپل، نمونههایی از عملیاتهای خطرناک هستند که نیروی آتشنشانی تهران حضور داشتند. حتی در سیلابهای سال ۹۸، چندین مرحله عملیات در استانهای گلستان، فارس و لرستان انجام شد. حوادث استان خوزستان، دیماه کنارک و ...هر سال در مراسم اربعین رخ میدهد و آتشنشانان تهران مسئولیت پوشش تمام این مناطق را بر عهده دارند؛ حتی مرزهایی که همجوار استان تهران نیستند. نیروها به عنوان پشتیبان به مدت ۱۰ تا ۱۵ روز در محل حضور یافته و عملیاتهای خطرناک را مدیریت میکنند. نمونهای از این حوادث، انفجارها و آتشسوزیهای بندرعباس است که به قدری خطرناک بود که نیروهای محلی و شرکتهای پتروشیمی قادر به نزدیک شدن نبودند. آتشنشانان تهران با تجهیزات و تواناییهای ویژه توانستند مدیریت بحران را برعهده بگیرند.
یک آتشنشان بعد از چند سال عوارض ناشی از عملیاتهای پیوسته تواناییهایش را کاهش میدهد؟
آتشنشانان تهران با ورود به سازمان، معمولاً در سن ۲۳ سالگی و اغلب ورزشکار حرفهای هستند؛ بسیاری از آنها قهرمانان کشور یا استان در رشتههای مختلف ورزشیاند. اما پس از ۳۰ سال خدمت، فشارهای جسمی و روحی ناشی از عملیاتهای خطرناک، منجر به بیماریهایی مانند مشکلات ستون فقرات، پروستات و ناراحتیهای عصبی میشود. بازنشستگان روزهای دشواری را پشت سر گذاشتهاند و سلامت آنها آسیب دیده است.در بسیاری از کشورهای دنیا، بعد از ۲۰ سال خدمت در مشاغل سخت، افراد با حقوق و مزایای کامل بازنشسته میشوند، اما متأسفانه در تهران این امکان وجود ندارد. هزینههای درمان ناشی از بیماریهای جسمی و روانی آتشنشانان بسیار سنگین است؛ برای مثال، عمل قلب، مشکلات گوارشی یا اختلالات عصبی. همه اینها ناشی از سالها مواجهه با صحنههای دردناک است؛ صحنههایی که در آنها خون، جنازه، سوختگی یا بدنهای تکهتکه شده دیده میشود. در حادثه پلاسکو، آتشنشانان مجبور بودند ده شبانهروز به دنبال پیکر همکارانشان بگردند؛ تجربهای که اثر عمیقی بر روح و روان آنها گذاشته است.قانون تصویب شده در این زمینه ناقص است و اگر درست تصویب میشد، آتشنشانان میتوانستند در جوانی به زندگی و خانواده برسند، بدون آنکه بار سنگین آسیبهای جسمی و روحی را تحمل کنند. مشکل بیمه نیز همچنان باقی است؛ استخدام اکثر شهرها به صورت کارگری و بیمه تأمین اجتماعی است، اما آتشنشانان تهران با بیمه نظام هماهنگ شهرداری تحت چارچوب کارمندی بیمه میشوند. این تفاوت قانونی و عدم هماهنگی باعث شده حقوق و مزایای آتشنشانان ناقص باشد.
بارها اعلام شده که این مشکل در حال حل شدن است و هر سال نزدیک ۷ مهر به عنوان روز آتشنشان، وعده حل مشکلات داده میشود، اما دوباره پرونده بسته میشود و سال بعد مشکلات تکرار میشود.
وعدهها و قولها برای اصلاح قوانین آتشنشانی هنوز به نتیجه نرسیده است. به نظر میرسد اصلاح قانون و بازنگری آن ضروری است. حدود هفت تا هشت سال پیش، لایحهای تحت عنوان «مدیریت ایمنی یکپارچه کشور» توسط آتشنشانی تدوین شد و به دفعات به شورای استانها و شورای عالی استانها رفت و آمد داشت تا ایرادات آن بررسی و برطرف شد و نهایتاً برای مجلس ارسال شد. اکنون منتظریم تا ببینیم چه زمانی فرصت بررسی آن فراهم میشود. این لایحه تنها به مشاغل سخت محدود نمیشود؛ بلکه بندهای متعددی دارد، از جمله یکپارچه کردن وضعیت مشاغل سخت و آتشنشانی، نه تنها محدود به پایتخت بودن آنها. یکی دیگر از موضوعات مهم، موضوع «شهید محسوب شدن» شهدای آتشنشانی است. متأسفانه کسی که در آتشنشانی جان خود را در خدمت هموطنان از دست میدهد، شهید محسوب نمیشود. با وجود پیگیریها و مکاتبات متعدد با بنیاد شهید، این مسئله هنوز حل نشده است.
همچنان آتشنشانهایی که درجریان عملیات جان خود را از دست می دهند شهید محسوب نمی شوند؟
تنها ۱۶ نفر از شهدای پلاسکو بعد از تأیید بنیاد شهید، شهید محسوب شدند، موضوعی که به یکی از چالشها تبدیل شد؛ چرا که بسیاری از همکاران و شهرهای دیگر سؤال میکنند: «چرا فقط شهدای پلاسکو شهید شدند و بقیه شهدای آتشنشانی تهران نه؟» پیگیریها ادامه دارد، اما تا امروز هیچ اقدام مثبت دیگری در این زمینه انجام نشده است. لایحه مذکور موارد متعددی را پوشش میدهد، از جمله استخدامها، درجات سازمانی، تجهیزات و آموزشها؛ مسائلی که تأثیر مستقیم بر کیفیت و ایمنی عملیاتهای آتشنشانی دارد.
میزان حقوق آتشنشانها همیشه مورد انتقاد وگلایه بود وضعیت در این زمینه بهتر شده است؟
تا پیش از این، محرومیتهایی در این زمینه وجود داشته است و هدف این است که از این پس چنین مشکلاتی پیش نیاید و آتشنشانان انگیزه مضاعف برای خدمت پیدا کنند. سطح حقوق و دستمزد آتشنشانان، به دلیل ماهیت پرخطر شغل، باید متفاوت باشد و با روح ایثارگری و تعهد آنها همراستا باشد. در سه سال اخیر، وضعیت حقوقی تغییراتی داشته است. با وجود هزینههای سرسامآور زندگی در تهران و حوادث سنگین، بسیاری از همکاران مجبور بودند در اطراف تهران زندگی کنند. خوشبختانه، طی دو سه سال اخیر، بهبودهایی حاصل شده است؛ اما تورم و افزایش هزینهها اثر این تغییرات را کاهش داده و حقوق آتشنشانان بهطور کامل پاسخگوی خطرات و هزینههای زندگی نیست. حتی افزایشهای حقوق اخیر نیز در مقابل تورمها ناچیز جلوه میکند.
کار آتشنشانی با حقوق صرف قابل مقایسه نیست؛ هیچ کس حاضر نیست با حقوق عادی وارد عملیاتهای خطرناکی شود که در آن باید به اعماق چاهها برود یا ساختمانهای نیمهویران را بررسی کند. نمونهای از این خطرات، حادثه متروپل است؛ نیروهای ما با ترس و خطر در کنار آوارهای نیمهسقفی و صدها قطعه بتن و میلگرد کار کردند و خدا را شکر آسیبی به نیروها وارد نشد. علاقه و عشق به کار و روحیه ایثارگری باعث شده بسیاری با وجود سختیها به خدمت ادامه دهند. با این حال، تحریمها، تورم و افزایش هزینهها اثر مثبت افزایش حقوق را خنثی کرده است. در خصوص حوادث و آسیبهای جسمی آتشنشانان، آمار دقیقی وجود ندارد، اما آسیبهای سطحی مانند شکستگیها، بریدگیها و زخمها رایج است و در موارد شدیدتر، منجر به عمل جراحی، بستری و درمان طولانیمدت میشود.
آیا به دلیل نوع شغل آتشنشانها به بیماری خاص مبتلا می شوند به طور مثال برای حضور پیوسته در کنار دود و آتش ریههایشان آسیبپذیرتر از افراد عادیست؟پایش سلامتی در ایباره نانجام شده؟
ریهها و سیستم تنفسی آتشنشانان، به دلیل سالها مواجهه با دود و محصولات حریق، آسیبپذیرتر است. حتی در زمان کرونا، افرادی که سابقه طولانی خدمت داشتند، دچار آسیب شدیدتر شدند و بیمارستانی شدند. این وضعیت نشاندهنده خطرات مزمن و پیامدهای طولانیمدت حرفه آتشنشانی است. در کار آتشنشانی، بیماری خاصی مختص نیروها وجود ندارد، بلکه مشکلات جسمی و روحی ناشی از حضور در محل حادثه و مواجهه با خطر است. استنشاق دود، سقوط اشیا، برخورد با آهن و بتن و آسیبهای فیزیکی طبیعی جزو خطرات حرفهای محسوب میشوند. این موارد بیماری نیستند، بلکه حوادثی هستند که در جریان عملیات رخ میدهند و میتوانند در طول زمان اثرات جدی بر سلامتی آتشنشانان برجای بگذارند. با توجه به ماهیت پرخطر شغل، این آسیبها و حوادث اجتنابناپذیر هستند و نشاندهنده سختی و دشواری کار در آتشنشانی است. نیروها با پذیرش این خطرات، جان و مال هموطنان را نجات میدهند و همچنان با روحیه ایثارگری و تعهد، در مسیر خدمت به جامعه حضور دارند.